پارت صد و هجده

زمان ارسال : ۱۶۷ روز پیش

.در میان درختان سر به فلک کشیده راه می‌رفت که صدای شکسته‌شدن چیزی در گوشش پیچید.کتونی سفید چرک مردش را بالا گرفت و زیر پایش شاخهِ خشکیده‌ای دید.سمت زمین خم شد.تکه چوب دیگری را که در کنار کفشش افتاده‌بود؛برداشت.

خاک آغشته به نوک انگشتانش را با ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید